شهید رییسی اعتقاد عملی به گفتمان امام راحل داشت
امام جمعه فومن با بیان اینکه «شهید رییسی» اعتقاد عملی به گفتمان امام خمینی(ره) داشت، گفت: مردم رییس جمهوری می خواهند که به این گفتمان ها پایبند باشد.
۶ ربیع الاول سال ۱۲۶۸ قمری، فعالیت نخستین دانشگاه مدرن ایران آغاز شد و عصر جدیدی در ایران شروع شد؛ راه اندازی «دارالفنون» یک آرزوی قدیمی بود که بالاخره به همت امیرکبیر ممکن شد و پایه های دانش نوین را در ایران معاصر بنیان نهاد.
به گزارش عصر گیلان، از زمان ولیعهدی «عباس میرزا» ایرانی ها دانسته بودند که بهرهمندی از دانش نوین رمز پیروزی است و از همان دوره گروه هایی از جوانان بااستعداد را به اروپا میفرستادند برای یادگیری فنون و علوم و بیش از همه فنون ساخت تجهیزات نظامی. آن موقع ساخت دانشگاهی برای آموزش عمومی علوم و فنون اصلا به ذهن کسی نمیرسید حتی شاهان قاجار. تا اینکه این ایده به ذهن «میرزا محمدتقی خان فراهانی» مشهور به «امیرکبیر» رسید و «ناصرالدین قاجار» را در نخستین سالهای سلطنتش متقاعد کرد که میتوان یک دانشگاه ساخت و کار که شروع شد نبوغ و استعداد ایرانی هم به میدان آمد. امیرکبیر خودش رفت محل دارالفنون را تعیین کرد و طراحی و نقشه ساختمان را سپرد به «میرزا رضا مهندس باشی تبریزی» و ساخت بنا را سپرد به «محمد تقی معمار باشی». حدود یک سال بعد و در سال ۱۲۳۰ شمسی بخشی از دارالفنون آماده شد و افتتاح شد و کلاسهای درس برپا شد و البته ساختوساز تا یک سال بعد هم ادامه داشت.
این هم گزارش روزنامه «وقایع اتفاقیه» از آغاز به کار دارالفنون: «مدرسه مبارکه دارالفنون، واقعه در ارک محروسه تهران… بر حسب امر فرمان مطاع افتتاح شد و از آن تاریخ علوم مستظرف و فنون مستحدث و صنایع مستغرب که حکمای اروپا اساس آنها را در ظرف چندین قرن برپا ساخته بودند در این تأسیس… انتشار همیگرفت و اشتهار همی پذیرفت».
امیرکبیر کجا بود؟!
نخستین دانشجویان دارالفنون در مجموع حدود ۳۰ نفر بودند و در ۷ رشته مهندسی، پزشکی، داروسازی، کانی شناسی (مواد معدنی)، پیاده نظام، سواره نظام و توپخانه تحصیل میکردند. علوم طبیعی، ریاضی، جغرافیا، تاریخ و زبان فرانسوی هم به قول امروزیها دروس عمومی همه رشتههای دارالفنون بودند. اولین معلمهای دارالفنون اتریشی بودند چون امیرکبیر نمیخواست انگلیسی یا روس یا حتی فرانسوی باشند. وقتی هم که به تهران رسیدند کسی نرفت استقبالشان چون امیرکبیر که آنان را دعوت کرده بود خودش دستگیر شده بود و چند روز بعد هم به قتل رسید.
«یاکوب ادوارد پولاک» که معلم پزشکی بود این واقعه را چنین ثبت کرده است: «ما در ۲۴ نوامبر ۱۸۵۱ به تهران وارد شدیم. پذیرایی سردی از ما کردند. کسی به پیشواز ما نیامد و اندکی پس از آن آگاه شدیم که در این میانه اوضاع دگرگون شدهاست و چند روز پیشاز ورود ما، در پی کارشکنیهای درباریان و به ویژه دسیسه های مادر شاه که از دشمنان سر سخت امیر نظام بود میرزا تقی خان از کار برکنار شده بود. اما همین که امیر از ورود ما آگاه شد به میرزا داوودخان گفته بود این نَمساویهای بیچاره [اتریشیهای بیچاره] را من به ایران آوردهام. اگر سر کار بودم، اسباب آرامش آنها را فراهم می کردم، اما اکنون نگرانم به آنان خوش نگذرد. سعی کن کارشان رو به راه شود».
به هدفش رسید
دارالفنون را ابتدا مدرسه نظامیه و مکتبخانه پادشاهی هم میخواندند و بودجهاش که سالی حدود ۸ هزار تومان بود از طریق دربار و خزانه سلطنتی تأمین میشد. شاگردانش هم فرزندان اعیان و اشراف دوره قاجار بودند و تا سالها از میان مردم عادی فقط افرادی که استعدادهای ویژه داشتند ممکن بود بتوانند به دارالفنون راهیابند. نخستین دوره علم آموزی در این دانشگاه نوین نیز ۷ سال طول کشید و وقتی محصلان امتحان نهایی دادند در مجموع ۸۵ نفر فارغ التحصیل شدند. تا ۴۰ سال بعد نیز حدود ۱۱۰۰ نفر فارغ التحصیل شده بودند و بخشی از هدف دارالفنون محقق شد و دیگر مملکت ایران برای خودش مهندس و پزشک و دانشمند و صنعتگر داشت.
چهره های مشهور دارالفنون
جالب اینکه دارالفنون منشأ بسیاری از تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران شد و «بسیاری از فارغ التحصیلان دارالفنون وارد فعالیتهای سیاسی شده و در جنبش مشروطه مشارکت تاثیرگذاری داشتند. صنیع الدوله و احتشام السلطنه اولین و دومین روسای مجلس شورای ملی و میرزا جهانگیرخان روزنامه نگار و مدیر روزنامه تاثیرگذار صور اسرافیل از دانش آموختگان دارالفنون بودند. بسیاری از معلمین و فارغ التحصیلان دارالفنون پس از تأسیس دانشگاه تهران به استادی این دانشگاه رسیدند و تعدادی در مقامهای مهم دولتی نظیر وزارت یا حتی نخست وزیری در نظام های سیاسی بعدی قرار گرفتند».
بسیاری از شاگردان دارالفنون نیز بعدها بنیانگذاران آموزش علوم مختلف در ایران شدند و «پدر» یک شاخه علمی شدند و این شاگردان پرشمارند؛ از جمله پروفسور «محمد قلی شمس» پدر علم چشم پزشکی ایران، «ذبیح الله صفا» پدر تاریخ ادبیات ایران، «محمد قریب» پدر طب اطفال ایران و «عبدالعظیم قریب» پدر دستور زبان فارسی.
نگاهی اجمالی به فهرست برخی شاگردان دارالفنون نیز تأثیر نخستین دانشگاه ایران را در حوزه ادب و فرهنگ آشکار می کند؛ چهره هایی نظیر مجتبی مینوی، عباس اقبال آشتیانی، کمال الملک، محمد معین، صادق هدایت، قاسم غنی، محمدعلی فروغی و…
مطالب مرتبط
مطالب پیشنهادی